شنبه 92/10/28 12:27 ص
آرایشگر گفت: عروس خانوم! دیگه کارت تموم شده. آقا داماد هم که بالا، دم در منتظره. ایشالا خوشبخت شی.بلند شد. میدانست مرد زندگیاش از معطلی خیلی خوشش نمیآید. به خواهرش گفت: چادرم کو؟ و خواهرش چادر سفیدی را سرش انداخت. دست گرفت به چادر و دور صورتش، به آرامی لبههای چادر را مرتب کرد. آرایشگر گفت: خیلی خب دیگه! موهاتو خراب کردی که دختر! یه ذره شلتر بگیر . وقتی میگم شنل کرایه کن، برای همینه دیگه… رو کرد به آرایشگر و گفت: من نگرانِ مهمتر از موهامم.. موهام خراب بشه بهتر از اینه که یه عمر زندگی و آخرتم خراب بشه…
نوشته شده توسط : شهرزاد
پیامهای عمومی ارسال شده
+ سلام لطفا توجه کنید جالبه . مطالبی که من و خیلی از دوستان میذاریم مثلا از خیبر آنلاین و یا باشگاه خبرنگاران خبر می دن که مطلب شما در خیبر آنلاین و ... منتشر شد . ولی متاسفانه و با انتقاد خیلی زیاد از دبیران این دوره که هر کدام به دو سه تا وبلاگ چسبیدند باید عرض کنم که این راهش نیست .همین
+ عشق است سید علی
+ به روز رسانی وبلاگ. امام زاده حسین ابن موسی الکاظم(ع)